گشت ارشاد

این پست روایت یه خاطره از دنیای اینور مانیتوراس و کمی خشنه
پس لطفا دوستانی که غدد اخلاقی محرکی دارن نخونن این رو

ما تو پایگامون سگ زیاد داشتیم [زمان خدمت] شش ماه بعد از استقرارمون یکیشون هفت تا توله زائید چهارتاشون زنده موندن
سرگروهبانمون به یکی از بچه ها که عشایر بودن و می گفت بلده چی جوری سگ تربیت کنه گفت اینا رو اهلی کن برای شبای کمین لازم داریم


اسمش فکر کنم مصطفی بود
یه چاله نیم متری کند اینا رو انداخت اون تو یه پلیت هم گذاشت روش تا خود صبح
از اون روز به بعد با وجود اعتراضایی که ما بهش می کردیم... کارش این بود که وقت و بی وقت اینا رو می کشید بیرون به قصد کشت میزد و دوباره مینداختشون تو اون چاله ... روزی یه وعده هم بهشون غذا میداد ... بعد از چند روز گوش ها و دمشون رو برید و به عنوان غذا بهشون میداد ... و باز هم کتکهای وقت و بی وقت واونا فقط می دونستن که تنها کاری که ازشون بر میاد زوزه کردنه

دقیقن یادم نیست اما تقریبا بعد از دو هفته اینا رو آورد بیرون ... به هیچ موجود زنده ای به جز بچه های پایگاه رحم نمی کردن ... از خرگوش گرفته تا شغالای رهگذر دور و بر پایگاه و مهمونایی که از پایگاه های دیگه میومدن حمله میکردن مگر اینکه ما بهشون فرمون بدیم
اما برای ماها همیشه زانو میزدن و دم نداشتشونو تکون می دادن
گاهی حتی تا یک هفته غذا نداشتیم بهشون بدیم اما هیچ وقت نشد که اعتراض کنن و مثل چی ازمون می ترسیدن

اگر تا اینجای مطلبو خوندین باید بگم که رفتار مامورای گشت ارشاد امروز میدون انقلاب و عکس العملی که مردم دربرابرشون داشتن خیلی شبیه ماجرای مصطفی و سگا بود
مابقیش با خودتون

...

آدما کاسه بشقاب پیرکس و آرکوپال نیستن که بخواین
برای اینکه ببینید جنس شون خوبه یا نه پرتشون کنید رو زمین یا به در و دیوار بکوبونیدشون

:|

یه بار تو کل عمرمون یه سایت دیدیم که یوزر moorche توش آزاد بود...
اونم اومدم ثبتش کنم ایمیلمو اشتباهی نوشتم لینک فعال سازی رو فرستاد به ناکجا آباد
سگ تو روح هر چی غلط املائیه :/

انتخابات که سهله ...

شما اینجا آزادانه می تونید فیلم از رو پرده سینما بیارین پائین ... آزادانه می تونید حکم ارتداد برای فیلم سازان صادر کنید... آزادانه می تونید شیشه نوشابه بازی کنید... آزادانه می تونید حتی سفارت کشورها رو اشغال کنید ... اینجا مهد آزادی است