16 ... مشروح اخبار

یک منبع موثق اعلام کرد ...

هشتمین همایش چهره های ماندگار در حالی به کار خود پایان داد که برگزیدگان اصلی و منتخبان مردم یا در زندان های کشور هستند و یا در زیر خاک آرامیده اند و عدم توانایی حضورشان در همایش ، علت اصلی گنجاندن شاخص هایی دیگر برای انتخاب افراد این دوره بود که خب همانطور که مردم عزیز مستحضر هستین بر طبق همین شاخص ها که گفتناش زیاد هم جایز نیست برخی افراد انتخاب شدند و جزو چهره های ماندگار تاریخ ایران زمین برگزیده شده اند که همینجا جا دارد به تیم داوری و متصدیان امر بابت این دقت نظرشان تحسین گفت
.:: mOorChE ::.

15 ... خط قرمز

به امید یه هوای تازه تر ، گفتیم از رفتن و خوندیم از سفر
می خواستیم مثل پرنده ها باشیم ، آسمونو حس کنیم رها باشیم
اومدیم دلو به دریا بزنیم ، رنگ خورشیدو به شبها بزنیم
اما نه اینجا سرابه غربته ، صبرمون یه کوله بار حسرته
.:: mOorChE ::.

14 ... جناب خالق

هدفت چی بود رو نمی دونم ...
فقط جسارتا خواستم بگم بدونی این که بعد از یک سال و اندی دوباره توی همون خیابون ، درست سر همون کوچه ... می خواستی بزنی کله پامون کنی خیلی شوخی ضایعی بود ، نکن از این کارا ... به اون ملک موتت هم از طرف من بگو آخه جیغیل حالا خوبت شد ضایع شدی ... اینقدر پاچه خور نباش بابا ... زشته ، بده ، واست حرف در میارن ...
.:: mOorChE ::.

13 ... طالع نحس

از سبیلای داریوش ارجمند میترسین یا از شکم گنده شریفی نیا که اینجوری دارین خوار مادر لیلا اوتادی رو یکی میکنید ... فحش دم دست ندارین که به اونا بخوره ، یا چی مثلا ... که یه شبه کسی که تا حالا هیچ کی نمیشناختش شد فاحشه و هرزه چی و چی و چی ...
.:: mOorChE ::.

11... یکی بیاد بزنه زیر گوش من

یه غلطی کردیم مورت دومین دار شدن افتاد تو جونمون ...
به این بنده خدا ، مروارید که تو جمع مون همیشه راهنما و پیشتیبان مسایل فنی مون بوده گفتیم برامون جورش کنه و خدا خواست عقل دلالان ِ خبیث دومین به mo0rche.com نرسیده بود و تونستیم ثبتش کنیم ... بعد اومدیم اینجا رو اون آدرس منتشر کنیم ، دیدم بـعـــــله وبلاگ به تسخیر این مزدوران گوگل در اومده و باید با موفقیت مراحل تست اعتیاد و مبتلا نیودن به ویروس ایدز و نمیدونم چی چیه نامناسب و اون کوفت و زهر ماریایی که به جای لود شدن صفحه وبلاگ میدید رو بگذرونه از اون طرف هم فید بلاگ توی گودر هم ترکید ، گفتیم بابا غلط کردیم نخواستیم اصن ، همینجوری چشه مگه ... خلاصه که به گیرنده های خود دست نزنید مشکل از این مرض جو زدگی صاب وبلاگ بود که رسما همینجا اعلام میکنم غلط کردم و دیگه از این اداها در نمیارم ...
کلا گور بابای تکنولوژی برتر و این تریپا
.:: mOorChE ::.

11 ... بیانیه

خواستیم اعلام کنیم که ...
این جانب به همراه خانوم مروارید راهنما و پشتیبانی همیشگی مان در مسایل فنی ، پس از تلاش های بسیار موفق به ثبت دامنهmo0rche.com شدیم وضمن تشکر بسیار از ایشون که من ِ بی سواد رو برای بارگذاری وبلاگ روی این دامنه کمک کردن عرض کنم که اینجا تا تائیدیه گوگل مسدود می باشد و امید است که تا 72 ساعت آینده با موفقیت مراحل آزمایش تست اعتیاد و آلوده بودن یا نبودن به ویروس ایدز و افزار نمی دونم چی چی و این کوفت و زهر ماریایی که به جای لود شدن صفحه من می یبنید طی کند و از دست مزدوران گوگل آزاد گردد ...
پ ن : این پست نه برای اطلاع رسانی که فقط از جهت عادت کردن به ثبت وقایع روزانه مان نوشته شده است و خودمان می دانیم که کلا خاک بر سر شدیم و بلاگمان به تسخیر در آمده و کسی تا چند روز آتی نمی تواند بخواندش ...
.:: mOorChE ::.

11

ای کسانی که ایمان آورده اید


جلوتر گمرکه ، حواستون باشه

10 ... به گوش مخملیا

چه خبرتونه ...

رلکس رلکس رلکس تر
ما فقط می خوایم یارانه هارو "هدفمند بکنیم" ... یستردی!!
.:: mOorChE ::.
خاطره که پیر میشه دلتنگی ها جلویش می رفصن

9...احتکار به سبک مجازی

دیشب با یکی از دوستام داشتم راجع به هاست و دومین و این چیزا مشورت میکردم ...


اونم یه سایت بهم معرفی کرد که بتونم آدرسهایی که مد نظرم هست رو توش تست کنم و ببینم کسی قبلا ثبتش کرده یا نه ... اما برام باز نشد واسه همین بنده خدا مجبور شد خودش هر چی که میگمو تست کنه ببینه آدرس آزاده یا نه ... حدس بزنید چی شد...
هر چی می زدیم قبلن یکی خریده بود و با قیمتهای بالا گذاشته بودن به مزایده ... طرف هنگ کنگی بود ... برداشته بود دومین moorche.com واسه خودش تبت کرده بود و گذاشته بود به مزایده ... فکر کنم چند وقت دیگه چیزی جز فحش خوار مادر نمونه برای اینکه کسی بتونه واسه خودش یه دومین ثبت کنه ... خلاصه که برام خیلی جالب بود می دیدم آدمها حتی به هویت های مجازی هم رحم نکردن ... اونا رو غصب میکنن و مجبورت میکنن برای بدست آوردن هویتی که دوستش داری چیزی بالاتر از اونی که قیمتش هست بها پرداخت کنی ... باز اگه ثبت کرده بودن که ازش استفاده کنن قضیه فرق میکرد ... ولی اینکه یه چیزی رو صرفا برای اینکه کسی خواهانش هست رو صاحب بشی و بخوای بالاتر از اون چیزی که ارزش داره بفروشیش فقط می تونه ساخته ذهن کسی باشه که آدمها رو پله صعود به سعادت می دونه نه تلاش خودش رو ...

.:: mOorChE ::.

8

دلیل شماها رو نمیدونم ... احساس و دیدتون رو هم نسبت به وبلاگ و وبلاگ نویسی نمی دونم
اما من ؟ من راستش از دست این به اصطلاح "دنیا واقعی" به اینجا پناه آوردم ... دنیایی که اصلا شبیه اون واقعیت هایی که بهم نشون دادن نیست ... نمی خواستم قبولش کنم ... نمی خواستم خودم رو قانع کنم و هر طور که شده به این مغز وامونده خودم بفهمونم اینکه آدم بدها توی دنیا خار میشن و آدم خوبا تشویق مال کتاب داستانهاست ... نمی خواستم قبول کنم که شکست خوردم و اشتباه بهم گفتن آدمها چه رنگی باشن چه سیاه چه سفید فرقی نمیکنن ، همه از یه جنس ان و برای بقا ، لازم نیست شکارچی باشی و دورغه که میگن هستند آدمهایی که هر جوری هم باشی باز دوست دارن لهت کنن ...
درک این چیزها راستش اونقدر زیادتر از ظرفیت من بود که سکوت کردن رو انتخاب کنم و جای دیگه ای سعی کنم چیزهایی که توی ذهنم هست رو تخلیه کنم ... دغدغه هام ، دلتنگی هام ، خنده هام ، گریه هام ، روزهایی که باید ثبت بشن تا یادم نرن ، افکارم ، ترسهام رو حتی ... همه اینها رو تو همین صفحه سفید و میون همین کلمه های خاموش جا بذارم و وقتی بر میگردم تو دنیای واقعی چیزی تو ذهنم نمونده باشه و راحت تر بتونم واقعیت هایی که هست رو تحمل کنم و تسلیمشون نشم ... چون این ، نیاز هر آدمیه که شنیده بشه ... که خونده بشه

آه نامه ندونید این پست رو ...

همه اینها رو نوشتم که بگم هیچ وقت سعی نکنید که توی ذهنتون برای وبلاگ نویس ها ، از روی نوشته هاشون شکل و قیافه و شخصیت بسازید ... وبلاگ یعنی محل ثبت چیزهایی ِ که نویسنده اش تاب نگفتن و تو دل نگه داشتن شون رو نداشت و باید اونها رو یک جائی ثبت شان میکرد برود پی کارش تا راحت شود ، نه بیشتر ... وبلاگ برای گفتن حرفهایی ست که تو دنیایی واقعی ، یا مجالی برای رسیدن بهشان نبود یا کسی برای درک کردنشان نبود ...

مرز وبلاگستان و دنیای واقعی رو بشناسید ...
وبلاگ یعنی نوشتن و همین و خلاص

.:: mOorChE ::.

6

جلوش زدم رو ترمز دارم ازش آدرس می پرسم ...
اخم می کنه میره اونور ... منو میگی !! تا اون نا کجا آبادمون سوخت ... یکی هم نبود بهش بگه آخه شتر ، تیکه آدرس پرسیدن مال زمان مریم مقدس بود نه الان که داری اینجوری واسه ما فیس و افاده میای
.:: mOorChE ::.

5... ورژن طنز ارباب حلقه ها رسید


ملک سلیمان
برنامه امشب سینماهای تهران و شهرستان ها
.:: mOorChE ::.

4...my hero

صبح یه سرویس بهم خورد میدون شیر پاستوریزه (تو جاده قدیم کرجه) ...

باید به گونی مواد شیمیایی می بردم به یه کارگاه ... وقتی رسیدم فهمیدم که تولیدی ظروف ملامینه ... چیزی که برام جالب بود اینه که تموم کارگرهای اونجا که بیشتر شبیه به دخمه بود تا یه واحد تولیدی دخترهای جوون بودن البته به استثناء رئیس شون ... با مسئولشون که صحبت میکردم فهمیدم ساعات کاریشون از 8 صبح تا 10 شبه ... فکر کن !!! ... 14 ساعت کار اونم توی همچین جائی ... من راستش زیاد دیدم جاهای این چنینی رو که آدمها از هر طیف سنی و جنسی ای تو بدترین شرایط محیطی مشغول کار بودن و برای سیر کردن خودشون مجبور شدن تن به کار تو یه همچین محیطهایی بدن ... نمی دونم چند درصد هستند که فقط و قثط جبر و اتفاقات پیش اومده تو روزگار رو دلیل اینکه آدمها رو مجبور به قبول کردن شرایط میکند می دانند ... نمی دونم چند در صد هستند که اولین چیزی که تو برخورد با این جور آدمها به ذهنشون میرسه نگاه ترحم بر انگیز است و جفای روزگار ... اما مطمئنم درصد کسانی که میون همه قهرمانهای اسطوره ای و سینمائی و ورزشی و خلاصه همه قهرمانهای دنیای امروز ما جائی هم برای این قشر دارند خیلی کم است ... تحلیلگر نیستم ... اما منصفانه که نگاه کنی از همین پوسترهای جور واجوری که تو اتاقهامون میزنیم ... خودت هم می فهمی یک چیزی کم است ... عکس آن دخترکی که از صبح تا شب بی اون که بدونه خورشید که غروب میکنه ... کی بهار میشه و کی پائیز ... کار میکنه و کار میکنه و کار میکنه و دلش ...
دلش امید دارد
.:: mOorChE ::.