آقای زحمتکش

یه بارم نزدیکای آخر شب بود رسیدم محل داداشمینا …
همین پیچیدم تو کوچه دیدیم یه بنده خدائی با هزار زور زحمت داره با آچار صلیبی چرخ یه پیکان رو باز میکنه … پیش خودم گفتم بنده خدا چه آخر شبی ضد حال خورده پنچر کرده … رسیدم بهش سلام کردم تا صدامو شنید بلند شد با لبخند جواب سلام داد …
گفتم داش کمک نمی خوای … گفت قربون دستت خودم ردیفش می کنم
ما رفتیم خونه صبح اومدیم با داداشه بزنیم بیرون دیدیم بعــله پلیس و سه چهار نفر دیگه جلو ماشینه وایسادن زیر ماشینه هم بجای چرخ آجره … نگو بی وجدان دزد بوده :))

هدف خاصی نداشتم از این پست فقط می خواستم بگم یادتون باشه هر کی رو دیدین داره زحمت میکشه الن آدم درستی نیست …
برای حروم خوری هم باید اعتماد به نفست بالا باشه

هیچ نظری موجود نیست: